بهجز این، هر دوی این گروهها از این نظر زیر فشار هستند که واقعیت را از زاویه دید خودشان، بهصورت متقاعدکنندهای منتشر کنند.
با این وجود، این سؤال به ذهن میرسد که چرا بسیاری از روزنامهنگاران، شغل و حرفه خود را رها میکنند و به روابطعمومیها میپیوندند؟ اینکه چگونه از کسی که همیشه سؤال میپرسید، تبدیل به کسی میشود که مجبور است از پاسخ دادن طفره برود؟ چگونه میتوانند میان این دو وجه، تعادل ایجاد کنند؟
از شغل و حرفه روزنامهنگاری، بارها بهعنوان یک حرفه شریف که کمبودها و تفاوتها را آشکار میکند، یاد شده است، حال آنکه بسیاری از روزنامهنگاران، بهدنبال کسب درآمد بیشتر و حقوق بالاتر، این حرفه را کنار میگذارند.
«سالومون ماکگیل»، سخنگوی روابطعمومی شرکت فرودگاههای آفریقای جنوبی، از سال 2001 در این حرفه مشغول به کار است. او پیش از این، روزنامهنگار بود.
او میگوید: «بعد از ساعتها کلنجار رفتن با خودم و احساسم، این تصمیم را گرفتم. به این نتیجه رسیدم که مجبور به انتخاب راه پردرآمدتری هستم. با وجود اینکه بسیار به روزنامهنگاری علاقه داشتم و سودای من بود، اما در پایان ماه، باید تعداد زیادی قبض را پرداخت میکردم.»
او معتقد است هنوز شناخت و درک درستی از روابطعمومیها وجود ندارد: «در طول سالها، روابط عمومیها جایگاه راهبردیای از نظر مدیریتی بهدست آوردهاند. آنها در هیاتهای مدیریتی، حضور ثابتی دارند. من هر روز هفته با آدمهای مشهور سیاسی، نظامی، جامعه شهری و تاجران سروکار دارم.»
«پیریواشنی رامسامی» که روزگاری روزنامهنگار بوده، میگوید که بهدست آوردن درآمد بیشتر و هیجان موقعیت جدید با چالشهای جدید، او را از دنیای روزنامهنگاری جدا کرد و به دنیای روابط عمومی کشاند. او بهتازگی در روابطعمومی اولین بانک ملی آفریقای جنوبی مشغول به کار شده است.
او میافزاید: «بهدلیل اینکه پیشرفت زیادی در شغل قبلیام داشتم، احساس کردم به نهایت این حرفه رسیدم. دیگر مشتاق و علاقهمند نبودم راهی را طیکنم که مرا به مدیریت روزنامه میکشاند.»
او معتقد است که اگر داشتن درآمد بیشتر، یک روزنامهنگار را در موقعیت انتخاب شغل جدید و ترک دنیای روزنامهنگاری قرار ندهد، روزمرگی و نیاز به تجربه چالشهای جدید، سرانجام باعث میشود این اتفاق بیفتد. او تصریح میکند: «بسیاری بر این عقیدهاند که این تغییر، ناشی از روند طبیعی پیشرفت حرفهای است. هیجان ورود به دنیای روزنامهنگاری و کار کردن در این حرفه، مربوط به دوره و سن خاصی است.»
ماکگیل معتقد است که ماندن در شغل جدیدش، بسیار دشوار است: «احساس میکردم با اینکه پایه و اساس روزنامهنگاری و روابطعمومی، مشترک است، اما به اندازه کافی، برای حرفه روابطعمومی آموزش ندیدهام.» او ادامه میدهد: «خبری از تحریریه پرهیجان و پرجنبوجوش نبود. در نخستین روزهای کاریام، مقابل دفتر کارم میایستادم و با هر کسی که از جلویم رد میشد، گپ میزدم. محل کارم، بسیار خلوت و ساکت بود؛ بهطوری که گاهی احساس میکردم آنجا بایگانی راکدی است.» او میگوید که بهسختی در مقابل فکر جمع کردن وسایلاش و ترک آنجا مقاومت میکرد.
ماکگیل بهزودی دریافت که باید به این وضع جدید عادتکند. او پس از مدتی، خود را غرق در شغل جدیدش یافت: «مدام دلایل عوض کردن شغلام را بهخودم یادآوری میکردم. سرانجام، به این نتیجه رسیدم که باید از فرصت جدید بهدستآمده، بهترین استفاده را بکنم و از تمام امکانات موجود برای انجام بهتر کار، بهره بگیرم.»
او اینطور ادامه میدهد: «کمی پس از پیوستن من به روابطعمومی، کارفرمای من با یک مشکل حقوقی مواجه شد. کارمندان علیه او اقامه دعوا کرده بودند. در آن زمان، بهدرستی نمیدانستم چه باید بکنم، اما اکنون، پس از سالها کار در این حرفه و گذشتن از تلاطمهای زیاد، بهخوبی میدانم در هر موقعیتی، باید چه کاری انجام دهم وچگونه برخورد کنم. اکنون میتوانم با شجاعت با بازخوردهای ناعادلانه و غیرمنصفانه روبهرو شوم.»
رامسامی میگوید که سروکله زدن با خبرنگارانی که از روابطعمومی و وظایف آن و همچنین مقررات دستوپاگیر اداری، شناخت درستی ندارند، کار بسیار طاقتفرسایی است: «بسیاری از خبرنگاران، قبل از اینکه پاسخ سؤالها و درخواستهایشان بهطور رسمی ارسال یا منتشر شود، اقدام به انتشار اخبار و اطلاعاتی میکنند که تاییدشده نیست. این مسئله، مشکلاتی را در روابط میان روابطعمومیها و خبرنگارانی که انتظار دارند پاسخشان را یک ساعت بعد بگیرند، به وجود میآورد.»
مونوسامی از اینکه از هیجان و تحرک دنیای روزنامهنگاری دور افتاده، ناراحت است: «دلم برای سر در آوردن از پشت پرده جریانهای سیاسی تنگ شده است؛ با اینکه خبرنگاری سیاسی در آفریقای جنوبی در چند سال اخیر، روند بسیار کسلکننده و سطحی نگری داشته است. برای تحرک و جنبوجوش تحریریه، دلتنگم.»
7 سال کار کردن بهعنوان سخنگوی روابطعمومی شرکت فرودگاههای آفریقای جنوبی، باعث شده ماکگیل بهسختی بتواند درباره اشتیاق و علاقهاش به بازگشت به دنیای روزنامهنگاری بیندیشد؛ با این وجود، گاهگاهی شوق بازگشت به زندگی خبرنگاری به سراغش میآید.
The Media Online